به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه فرهیختگان در گزارشی درباره شغل بلاگری نوشت: در روزهای گذشته آمارهایی منتشر شده که نشان میدهد ایران در میان کشورهای جهان، رتبه دوم را از نظر تعداد فعالان فضای مجازی و بلاگرها به شاغلین خود اختصاص داده است. در این میان تعداد قابل توجهی از فعالان این حوزه، نسل جوان و نوجوان به حساب میآیند. با این حال اهدافی مانند کسب درآمد، معروف شدن و دسترسی آسان و راحت به محیط سرگرمی باعث شده تا جوانان وقت و عمر خود را در این بستر بگذرانند. امیر مجرد، پژوهشگر رسانه با اشاره به اینکه فضای اینفلوئنسری سبب شده تا جوانان کمتر به فکر شغلهای ثابت مانند کارمندی در یک شرکت و یا نهادهای مختلف باشند، هشدار میدهد که به مرور زمان این شبکهها باعث سطحی و بیعمق شدن فعالان و کاربران و حتی جامعه میشوند. همچنین با اشاره به عملکرد ضعیف رسانههای رسمی، آن را به عنوان عاملی جهت جذب نسلهای متفاوت به فضای بلاگری میداند. همچنین محمدرضا اصنافی، کارشناس مدیریت رسانه با اشاره به علل جذب جوانان و نوجوانان به فضای رسانهای از این فضا به عنوان یک محل درآمد آسان یاد کرده و در خصوص نحوه مدیریت حکمرانی رسانه نکاتی را مطرح میکند تا جامعه و بالاخص جوانان در برابر تولیدات مبتذل و فاقد ارزش ایمن بمانند.
رشد قارچ گونه
امیر مجرد در خصوص آمار منتشر شده درخصوص فعالیت قابل توجه ایرانیان و ابعاد مختلف تولیدات اینفلوئنسرها میگوید: «گزارشی که اخیراً منتشر شده نشان میدهد که ایران در رتبه بالایی از نظر میزان بلاگرها و فعالان فضای مجازی است. شاید این گزارش اشتباهاتی هم داشته باشد، اما غلط نیست و واضح است که امروز حجم بسیار زیادی از بلاگرها در کشورمان وجود دارند. نسبت به دهه قبل در کشورمان میزان گرایش به بلاگری و تولید محتوا بر پایه فضای سوشال بسیار پررنگتر شده است. ما با یک مسئله چندوجهی مواجه هستیم. بلاگری ابعاد و اشکال مختلفی دارد و با یک مدل و شکل مشخص نیست. اینفلوئنسرهای واینری را داریم، اینفلوئنسرهای لایف استایل را داریم که خودشان چند مدل مختلف هستند. برخی اینفلوئنسرها هم در حیطه غذا و آشپزی فعالیت دارند و آنها هم انواع مختلفی دارند. پس هم تقسیمبندی حیطههای فعالیتی اینفلوئنسرها و بلاگرها مختلف و متنوع است و هم بحث و تحلیل در خصوص آنها گسترده است. جنبههای بسیاری مانند اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… وجود دارد و بلاگری مؤلفهای چندبعدی است.»
بلاگری با اینفلوئنسری متفاوت است
مجرد در خصوص تفکیک معنایی بلاگری و اینفلوئنسری که اغلب به آن توجه نمیشود، میگوید: «در کل جهان وقتی مفهوم بلاگری را سرچ میکنیم، نتیجهها و سرچهایی بر پایه پژوهش محوری و تحقیق به ما ارائه میدهد. درواقع بلاگر به کسی میگویند که ابتدا کارش بر پایه بلاگنویسی بوده و کاری را تخصصی پیگیری کرده و آن را علمی کرده است. پس بلاگرها کسانی هستند که یک پژوهش علمی شده را وارد فضای سوشال میکنند و یک محتوای تخصصی را تولید میکنند. اساس کار بلاگر همین موضوع است و ده یا بیست درصد روزمرگی را هم وارد کار خودش میکند. مثلاً کسی که در حوزه تکنولوژی کار میکند یا کسی که در حوزه تهیه غذاهای محلی فعالیت میکند. اما اینفلوئنسر یعنی کسی که تأثیرگذار است. هر بلاگری میتواند اینفلوئنسر باشد و در پی آن به دنبال آگاهیبخشی باشد و تأثیرگذاری، اما هر اینفلوئنسری نمیتواند بلاگر باشد؛ به این دلیل که کار تخصصی انجام نمیدهد و به هر طریقی که باشد فقط به دنبال تأثیرگذاری است. این دو در ایران به اشتباه تفسیر شده است و تصور از بلاگری یک کار بیارزشتر است، درحالیکه بسیار پراهمیتتر از اینفلوئنسر است. اینفلوئنسر به طور مثال یک خانم است که از زندگی روزمره خودش تولید محتوا میکند و بعد از جذب مخاطب در کنار روزمرگی یک محصول را هم تبلیغ میکند و به فروش میرساند. بلاگر علاوه بر فضای مجازی در فضای جامعه و سوشال هم میتواند فعالیت داشته باشد. بلاگر از هر مسیری برای رسیدن به موضوعی که میخواهد استفاده نمیکند.»
تبدیل اینفلوئنسری به شغل پارهوقت
مجرد با اشاره به درآمدهای کم و لزوم داشتن کارهای پارهوقت میگوید: «در مورد ریشه علاقه و سوق به سمت بلاگری در ایران چند موضوع وجود دارد. یکی از موضوعات مهم میزان کم حقوق کارمندی است. حقوقهای امروزی کفاف زندگی را نمیدهد و به همین دلیل افراد برای رفاه بیشتر و زندگی بهتر علاوه بر شغل اصلی خودشان به دنبال کارهای دیگر میگردند. کارمندی از جایی به بعد جوابگوی هزینههای زندگی نیست. انسان هم علایق زیادی دارد که رسیدن به آنها سخت است و باید یک تدبیر دیگری انجام بدهد تا بتواند به آن علایق برسد. از طرفی هم کار کردن چند شیفت تقریباً شدنی نیست و سخت است. به همین دلیل افراد به کار کردن در بستر فضای مجازی و بلاگری که هم پردرآمد است و هم زمان کاری مشخصی ندارد تمایل پیدا میکنند. پایه حقوقی در ایران کم است و این یکی از دلایل اصلی تمایل افراد به اینفلوئنسری است.»
بلاگرها به نیازهای مردم پاسخ میدهند
امیر مجرد در مورد نیازمندی انسان به راهنمایی دیگران و الگوپذیری از آنها میگوید: «دلیل دیگر پررنگ شدن توجه به بلاگرها، ویژگی مردم کشور ما است. مردم ما عادت دارند که راهنمایی بشوند، مشورت بگیرند و الگویابی کنند. فضای مجازی و بلاگرها هم با استفاده از همین ویژگی رشد میکنند. بلاگرها برای افرادی که به دنبال خرید وسیله یا جنسی خاص هستند تولید محتوا میکنند و کاربر فضای مجازی را ترغیب به خرید آن محصول میکنند. برخی هم با استفاده از یک ویژگی خاص که دارند خودشان را تبدیل به یک الگوی موفق میکنند و افراد را از این طریق با خودشان همراه میکنند. ما در زندگی روزمره خودمان به تأیید گرفتن از دیگران برای انجام کارهایمان عادت کردهایم و بلاگرها این وظیفه تأیید دادن را انجام میدهند.»
محل کسب درآمد نسل زد
مجرد در خصوص دلیل گرایش نسل جوان و گرایش زنان و افراد میانسال به بلاگر شدن میگوید: «در نسل جدید و جوان جامعه این رویکرد به وجود آمده است که ترجیح میدهد در خانه بنشیند، به خودش سختی ندهد و با یک ایدهپردازی ساده و تولید محتوا، یک صفحه مجازی را تبدیل به یک صفحه پربازدید کند و بعدش با تبلیغ گرفتن کسب درآمد کند. درآمدی که چندبرابر زندگی کارمندی است. یک گروه دیگر، اکثراً افراد میانسال و زنان هستند. به دلیل سبک جدید زندگی شهری و از بین رفتن تفریحات و روزمرههایی که در زندگی یکی دو دهه قبل وجود داشت، سرگرمی و اوقات فراغتی دیگر وجود ندارد. قبلاً خانهها حیاطدار بود و تفریحات آنها زیاد بود. اما در زندگی امروزی با توجه به تورم زیاد و آپارتماننشینی سرگرمیای وجود ندارد. به همین دلیل معمولاً زنان با ایجاد یک پیج روزمره و لایف استایل، علاوه برسرگرم کردن خودشان درآمد فوقالعاده خوبی کسب کرده و بعضاً چندین برابر درآمد کسب میکنند. از این طریق هم خودشان سرگرم میشوند و هم دیگران را سرگرم میکنند. در چند سال گذشته و در ابتدای شکلگیری تبلیغات کسب و کارها و محصولات در فضای مجازی، فروشندهها تمایلی به فروش در فضای مجازی نداشتند و با آن بیگانه بودند، اما رفتهرفته این فضا تغییر کرد و امروز بسیاری از فروشگاهها حجم بیشتر فروششان از طریق فضای مجازی است. امروزه کسبه ترجیح میدهند به جای ۱۰ کارگر، دو کارگر داشته باشند و هزینه سایر کارگرها را برای تبلیغات هزینه کنند.»
بعضی جوانان به دلیل بی شغلی به سراغ اینفلوئنسری میروند
مجرد با اشاره به فرایند سخت یافتن کار در مقایسه به سهولت کار در فضای مجازی میگوید: «مشکل بسیاری از جوانان ما در مرحله پیدا کردن کار، این است که جوانی که فارغالتحصیل میشود معمولاً رزومه کاری و تجربه ندارد. برای همین جایی استخدام نمیشود. چون برای اکثر مشاغل تجربه کاری مهم است. گاهی اوقات هم برعکس؛ تجربه کاری وجود دارد ولی مدرک تحصیلی وجود ندارد. این پارادوکس منجر میشود به اینکه جوانان جویای کار بیکار بمانند و نهایتاً به آنها پیشنهاد کارآموزی بدون حقوق داده شود. این موضوع باعث میشود جوانان به جای اینکه این فرایند طولانیمدت را برای شغلهایی کمدرآمد طی کنند، به سمت شغلهایی مثل بلاگری و تولید محتوا بروند که نه رزومه و نه مدرک خاصی نیاز دارد. فرد جوان یک گوشی دستش میگیرد و از زندگی خودش تولید محتوا میکند.»
ما با نمایش زندگی اینفلوئنسرها با آنها زندگی میکنیم
مجرد در خصوص میل افراد به نمایش زندگیشان و کسب تجربههای جدید میگوید: «اینفلوئنسرها و بلاگرهای دیجیتال طوری زندگی میکنند که گویی اگر زندگیشان را به نمایش نگذارند، زندگی نکردهاند. همچنین جانسون جامعهشناس آمریکایی میگوید: «گویی زندگیای که به نمایش گذاشته نشود، ما آن را زندگی نمیکنیم.» به نمایش گذاشتن سبک زندگی دیجیتال چه به صورت لاکچری و چه به هر صورت دیگری، وضعیتی را ایجاد کرده که گویی اگر کسی زندگی روزمره عادی خودش را پیگیری کند و آن را به نمایش نگذارد، زندگی درستی ندارد. مردم به دنبال تجربههای جدید هستند و این باعث میشود که میل و اشتیاق به این نوع و سبک زندگی روز به روز بیشتر بشود. حالا این سبک زندگی و تجربه جدید مهم نیست که درست باشد یا نه، فقط باید وجود داشته باشد.»
اینفلوئنسری بسیار بیعمق و سطحی شده است
وضعیت بلاگری به سمتی پیش میرود که محتواهای تولید شده بیاندازه سطحی و بیعمق شده است. امیر مجرد در تبیین وضعیت اینفلوئنسری و بلاگری در ایران و جهان بیان کرد: «رفتهرفته با افزایش تعداد اکانتهای ساخته شده، کیفیت بلاگرها و اینفلوئنسرها افزایش نیافته، بلکه اتفاقاً کیفیت محتوا کاهش یافته است. دلایل متعددی در این خصوص وجود دارد که یکی از دلایل این است که خود الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، این مسیر را تشویق و رشد آسان اینفلوئنسرها را تسهیل کردهاند. الگوریتم میگوید برای اینکه کاربر را در پلتفرم نگه دارم، نیاز دارم که شما را درگیر کنم و رشدتان را ببینم. اگر روند رشد را خیلی سخت کنم، کاربر خسته میشود و دیگر شبیه نامههای اداری خواهد شد. به همین دلیل، به سمت کارهای سطحی روی آورده است؛ به طوری که با هر کار سطحی میتوانید رشد کنید و این مسئله هرکسی را ترغیب میکند که یک اکانت بسازد.»
بلاگری در ایران به شدت مهم و دارای اهمیت است اما این خروجی به شکل معناداری سبب تهی شدن محتوا از معنا شده است. مجرد در تبیین این موضوع بیان کرد: «نکتهای که وجود دارد این است که در مناسبات جهانی، تغییراتی در حال شکلگیری است که بر حکمرانی و به طور کلی بر حالت امپراتوری در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و سایر فاکتورها تأثیر میگذارد. این شرایط نیازمند سرگرم کردن بخش بزرگی از مردم جهان است تا از مسائل بنیادین و مهم کشورشان غافل شوند. من در سال ۱۴۰۰، گفتم جامعهای که دغدغهاش بلاگری و اینفلوئنسری شود، باید به تدریج رنگ رشد را کنار بگذارد. اینفلوئنسری و بلاگری در ایران بسیار مهم است، اما به شکلی ناشیانه و غیرعلمی مورد استفاده قرار میگیرد. ظرفیتهای مغفول ماندهای وجود دارد که حتی در مباحث راه، صنعت ساختمانسازی و صنایع دیگر نیز قابل استفاده است تا به مردم کمک کند.»
بلاگری و اینفلوئنسری فهم جامعه را حداقلی میکند
امیر مجرد در خصوص تأثیر بلاگری در جامعه ایران بیان کرد: «بلاگری و اینفلوئنسری فعلی محتوا را به حداقل رسانده است. جامعهای حداقلی، کشوری حداقلی میسازد. بلاگری و اینفلوئنسری میتواند شبیه یوتیوب باشد. البته یوتیوب نیز اکنون به سمت محتوای حداقلی و جلب توجه مانند اینستاگرام حرکت کرده است. اما یک حالت دانشگاهی نیز وجود دارد که در آن خوراک غنی ارائه میشود و این ارزش دیدن و دنبال کردن را دارد. در مقابل، حالتی نیز هست که صرفاً برای گرفتن ویو و جمع کردن مخاطب برای جلب توجه و کسب درآمد از طریق آن انجام میشود. در این حالت نمیتوان گفت وضعیت فعلی بلاگری و اینفلوئنسری خوب است.»
مدیریت حکمرانی رسانهای در ترویج مؤثر است
با رشد و گسترش فضای بلاگری دغدغه اصلی اینفلوئنسرها اینگونه شده است که تأثیرگذار باشند تا دیده شوند و از این طریق کسب درآمد کنند. در همین خصوص مجرد معتقد است: «اما همین جا بگویم که در این وضعیت نابسامان بلاگری و اینفلوئنسری، لزوماً همه تقصیرها بر گردن مردم و خود بلاگرها و اینفلوئنسرها نیست. من معتقدم بخش بزرگی از این مشکل به نوع مدیریت حکمرانی رسانهای ما بازمیگردد. این نوع حکمرانی هنوز مقوله اینفلوئنسری و بلاگری را به رسمیت نشناخته است. حتی در سطح علمی، وقتی نشستی برگزار میشود، بیشتر به نقد و بررسی شبکههای اجتماعی و بلاگری پرداخته میشود و کمتر به تحلیل یا تشویق به اینفلوئنسری صحیح یا ارائه متدهای درست پرداخته میشود.»
مجرد در این خصوص معتقد است: «آنچه که در شرایط فعلی کشور اتفاق میافتد، با ظهور مقوله هوش مصنوعی (AI) در جهان، موضوع دیگری را مطرح میکند. ما عادت داریم برای هر کاری از دیگران تأییدیه بگیریم؛ این عادت از کودکی در ما شکل گرفته و در ایران پررنگتر است، هرچند در کشورهای دیگر نیز به نسبت خود وجود دارد. نکته اینجاست که در کنار بحث گرفتن تأییدیه، بحث اعتماد به نفس نیز مطرح است. با ظهور هوش مصنوعی، دغدغه اصلی اینفلوئنسرها این است که تأثیرگذار باشند تا دیده شوند و از این طریق کسب درآمد کنند؛ این همان اقتصاد توجه است.»
بحران تأثیرگذاری بر مخاطب
با این حال در شبکههای مجازی ما شاهد این هستیم که درآمد برخی افراد افزایش معناداری پیدا نمیکند. مجرد در این خصوص میگوید: «با ظهور هوش مصنوعی و مؤلفههای دیگر، مردم سوالات خود را از چت جیپیتی میپرسند. زمانی، اینفلوئنسر در ذهن ما اینگونه بود که اگر میگفت این لباس خوب است، حتماً آن را پوشیده و استفاده کرده بود. مثلاً در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵، وقتی بچهها غذایی را درست میکردند یا از کسی خرید میکردند، ما تصور نمیکردیم که آنها دروغ میگویند؛ بلکه فکر میکردیم این دوستمان است، این خانم یا آقای فلانی که شش ماه یا یک سال است او را دنبال میکنیم و میشناسیمش، کار درستی انجام میدهد. کسی فکر نمیکرد که آن اینفلوئنسر یا بلاگر ممکن است بابت تبلیغ پول بگیرد و از آن محصول استفاده نکند.»
بازار بلاگرها با آمدن هوش مصنوعی کساد شده است
مجرد در ادامه در تبیین این موضوع میگوید: «در چند سال اخیر که مردم متوجه این موضوع شدهاند، میزان تأثیرپذیری آنها از اینفلوئنسرها و بلاگرها کمرنگ شده و بلاگرها با بحران مواجه شدهاند. آنها در تلاشند تا به روشهای مختلف این تأثیرگذاری را جبران کنند و اعتماد از دست رفته را بازگردانند. اما با ظهور هوش مصنوعی و موارد دیگر، به گونهای شده که اگر جوانی بخواهد وارد رابطهای شود، با چت جیپیتی صحبت میکند و میپرسد که مثلاً آن دختر یا پسر این حرف را زده، منظورش چه بوده؟! من چگونه وارد رابطه شوم؟ یا این عکس را ببین. تحلیلگر شروع به صحبت درباره غذا خوردن، سفر رفتن و استفاده از مدلهای دیگر هوش مصنوعی میکند. چنین شخصی در نسل زد فعلی، دیگر غالباً به سمت اینفلوئنسرهای موجود گرایش پیدا نمیکند. اگر هم در شرایط فعلی بخواهد اینفلوئنسری و بلاگری ظهور پیدا کند، دیگر شرایط سابق نیست که هرکسی هرچه بگوید، ما بگوییم راست میگوید. مردم دیگر سریع کامنت نمیگذارند و واکنش نشان نمیدهند.»
مجرد در آخر، با توضیح این مطلب که چرا مردم و اقشار مختلف به بلاگری روی میآورند، بیان کرد: «یکی از مباحثی که باعث رشد بلاگری شد، اقتصاد ضعیف بود که موجب شد بلاگری شغل پردرآمدی شود. یکی دیگر، الگوسازی از افراد موفق است. جوانان میخواهند شبیه یکسری از آدمهای محبوبشان شوند که مسیر بلاگری، مسیری است که در این الگوسازی به آنها کمک میکند. همچنین کمبود رسانه آزاد وجود دارد و بلاگر شدن راه ابراز وجود شخصی آنها شده است. پایه حقوقی پایین در ایران است و دیده شدن آسان است؛ الگوریتمها به این مسئله کمک میکنند که سریعتر اتفاق بیفتد. بحران هویت و معنا وجود دارد که بلاگری به عنوان راهی برای معنا دادن به زندگی جوانان شده است، تحت عنوان «تجربه جدید» که خدمتتان گفتم. این تجربه جدید، معنای جدیدی از سبک زندگی (لایف استایل) به جوانان میدهد. مطلب بعدی هم بحث فشار اجتماعی است. بلاگر شدن نوعی دستاورد و موفقیت اجتماعی است که خودمان را به اطرافیانمان، بهخصوص خانواده ثابت میکنیم که آقا ما حرفی برای گفتن داریم، ما هم میتوانیم، ما هم چیزی هستیم، ما هم میتوانیم جاهای خوب برویم و…»
سرگرم شدن در اینترنت بسیار در دسترس و ارزان است
همواره جذابیت شبکههای مجازی و دسترسی بسیار آسان به آنها ازجمله عوامل اصلی ترغیبکننده همه اقشار به این شبکهها بوده است. محمدرضا اصنافی، پژوهشگر و دکتر مدیریت رسانهای در خصوص علاقه زیاد و فعالیت گسترده تمام اقشار در این شبکهها میگوید: «تولید کیفیت، دسترسی به اینترنت و مواجهه با این بازار بزرگ، همگی نیازمند تولید محتوای زیاد هستند. بخشی از این موضوع به این دلیل است که فضای شبکههای اجتماعی در کشور ما نقش سرگرمی جدی دارد و این خود دلایلی دارد، ازجمله گران بودن سایر بازارهای سرگرمی. مشاهده میکنید که دسترسی به اینترنت، سرگرمی بسیار ارزانی است و در اینستاگرام و سایر پلتفرمها به راحتی میتوانید ساعات زیادی از روز را سرگرم شوید. رقبای این بازار، مانند ورزش، هزینه پایینی ندارند و دسترسی به آنها نیز سخت است. این موضوع باعث میشود که درمجموع، بازار سرگرمی به نفع شبکههای اجتماعی و اینترنت طراحی شده باشد. ما یک بازار بزرگ داریم که خود این بازار بزرگ در مقایسه با سایر بازارها بهصرفهتر است؛ بنابراین مصرف اینترنت و مصرف محتوا زیاد است.»
ضعف رسانۀ رسمی
علاوه بر نقطه قوت شبکههای مجازی، یکی از عواملی که باعث شده تا کاربران ایرانی جز فعالترینها کاربران در جهان محسوب شوند عدم قوت رسانههای رسمی و ملی بوده است. اصنافی با اشاره به این نکته معتقد است: «بخش دیگر، ضعف رسانههای رسمی است. زمانی که رسانههای رسمی توانایی پاسخ به نیاز جامعه را ندارند، یک شکاف بین ذائقه عمومی و مصرف و تولید رسانه رسمی وجود دارد. رسانه رسمی توانایی پاسخگویی به ذائقه سرگرمی مردم را ندارد. بنابراین، بازاری که هم بزرگ است، هم رقبای ضعیفی دارد و هم در خود بازار، رقبای رسانههای رسمی ضعیف هستند. وقتی این اتفاق میافتد، مصرف بالا میرود و وقتی مصرف بالا میرود، پاسخ به این نیاز هم بیشتر میشود.»
اینفلوئنسری به جای کارمندی
با گسترش شبکههای مجازی، تعداد قابل توجهی از جوانان و نوجوانان به سمت بلاگری و اینفلوئنسری رفتهاند تا بتوانند از این طریق درآمدی کسب کنند. محمدرضا اصنافی با توضیح این مورد میگوید: «این شبکهها بازار بزرگ و پردرآمدی است و وقتی که این ویژگیها را دارد، شما نمیتوانید به این افراد بگویید چرا نمیروند کارمندی کنند و به جای آن بلاگر میشوند. درآمد در این شبکهها خوب است و این مسئله، به خاطر بازار آن است. این اتفاق لزوماً بد نیست. بالاخره بازار، محتوا تولید میکند، مصرف دارد، درآمد هم در کنار خود دارد. این درمجموع امر بدی نیست. ولی این موضوع که چرا محتواها به سمت ابتذال میرود، باید گفت این اتفاق به مرور شکل گرفته است. یعنی به مرور شما در این فضا میبینید که محتوای مبتذل مطرح میشود.» با تولید محتواهای مبتذل و خارج از عرف، ضرورت مدیریت محتوا و واکسینهسازی جامعه مطرح میشود. در این رابطه اصنافی میگوید: «حالا بخشی از مدیریت، مدیریت حکمرانی است که صورت مسئله را حذف کردیم و با فیلترینگ و… راه حکمرانی خود را از بالا بستهایم. بخش دیگر رقابت محتوایی است. از کجا شروع میشود؟ از جایی که شما محتوا تولید کرده و در این بازار رقابت کنید. ما رقابت را جدی نکردیم و مدیریت را به سمت فیلترینگ و بستن پیش بردیم. خود به خود ضعف پیدا کردهایم. راه مدیریت این است که شما تولید محتوای فاخر را بتوانید از منابع حکمرانی و مسئولیت اجتماعی عمومی پوشش دهید و از آنها برای تولید، هزینه کنید و رقابت کنید. ولی مسئله این است که ما در این زمینه گرایشهای سیاسی داریم. برای تولید خیلی هزینه میکنیم، اما در حوزه اجتماعی خیلی کمتر است.»
نظرات کاربران